آرشیو های وبلاگ
موضوعات وبلاگ
آخرین مطالب ارسالی
پیوند های روزانه
امکانات
آرشیو های وبلاگ
موضوعات وبلاگ
آخرین مطالب ارسالی
پیوند های روزانه
امکانات
دختر عمه ام رو تو خیابون با دوست پسرش دیدم بهش لبخند زدم دیدم دوست پسرش غیرتی شد گفت اوی یارو برو به فلان عمه ات بخند.. بیچاره دختر عمه ام سرخ شد منم خنده ولم نمیکرد پسره هم هی به عمه ام فوش میداد)) :D
راستی بچه ها میدونستین با زدن دکمه ی F13 میتونین رنگ تم سایت رو عوض کنین؟
نه خدایی الان داری دنبال F13 میگردی؟؟!!
نچ نچ نچ نچ نچ…
هرگاه غمهاتورا دربر گرفت واحساس ناراحتی کردی دستهایت رابسوی پنجره دراز کن وفریادبزن
.
.
.
.
.
پیشیییییییییی بیا منوبخور
ﻣﺎﻣﺎﻥ، ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﺍﺑﺮﻭﻫـــــﺎﻣﻮ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﻡ ؟
ﻧﻪ
ﻣﺎﻣﺎﻥ، ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﻣﻮﻫــــﺎﻣﻮ ﺯﯾﺘـــــﻮﻧﯽ ﮐﻨﻢ ؟
ﻧﻪ
ﻣﺎﻣﺎﻥ، ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﺗﻮﻧﯿﮏ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﺑﭙــــﻮﺷﻢ ؟
ﻧﻪ
ﻣﺎﻣﺎﻥ، ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻫﺴﺖ ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺭﺑﯽ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﮐﻨﻢ ؟ ﻧﻪ
ﻣﺎﻣﺎﺍﺍﺍﺍﻥ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﮕﯽ ﻧﻪ .... ﻣﻦ 18 ﺳﺎﻟﻢ ﺷﺪﻩ ﻫﺎ
ﻣﺎﻣﺎﻥ : ﺍَﺍّﻩ ﺟﻤﺸﯿﺪ، ﺧﻔﻪ ﻣﯿﺸﯽ؟ ﯾﺎ ﺧﻔﺖ ﮐﻨـــــﻢ
غضنفر با زنش میرن پیك نیك. زنش میگه: بشینیم زیر اون درخت. غضنفر میگه نه! همین وسط جاده امن*تره! زود پتو رو بنداز!
زنش میگه: آخه اینجا ماشین میزنه بهمون! ولی غضنفر با اصرار وسط جاده پتو رو پهن می*کنه و دو نفری می*شینند وسط جاده!
بعد از مدتی یه كامیون میاد طرفشون هر چی بوق میزنه، اونا از جاشون تكان نمیخورن، كامیونه هم فرمونو میپیچونه میره تو درخت. غضنفر به زنش میگه: دیدی گفتم وسط جاده امن*تر! اگه زیر اون درخت بودیم الان هر دومون مرده بودیم!